نکات کلیدی ،تغییر مکرر در اختلالات رشد عصبی

چکیده: تغییر و در ادامه اختلال یکپارچگی حسی عصبی منجر به اختلال پردازش حسی می شود.

(SPD)، همچنین به عنوان اختلال عملکرد تنظیم حسی یا اختلال یکپارچگی حسی شناخته می شود
. تحت این شرایط، مغز ، ورودی های حسی را به درستی پردازش نمی کند که متعاقب آن پاسخ های نادرست و واکنش های نادرست بر یادگیری، هماهنگی، رفتار و زبان تأثیر می گذارد. SPD ممکن است به استرس، اضطراب یا حتی افسردگی منجر شود  و نشان دهنده خطر آسیب شناسی روانی است.
مطالعات اپیدمیولوژیک انجام شده در جمعیت های زندگی غربی نشان داده است شیوع SPD در بین کودکان (5-15%)می باشد. با این حال، تعداد زیادی از متخصصان بهداشت هنوز این وضعیت را نمی‌دانند و باعث می‌شود که مراقبت‌های لازم در مورد کودکان و خانواده های نا امید آنها صورت نگیرد.
هدف این بررسی ارائه برخی از مرتبط ترین جنبه های SPD می باشد.

موضوع: کودکان و بهداشت کودکان. روانپزشکی کودک و نوجوان; کاردرمانی؛ گفتاردرمانی؛ بازی درمانی؛ رفتاردرمانی، ماساژ درمانی
واژه‌های کلیدی: اختلال طیف اوتیسم; اختلالات رشدی؛بیش فعالی؛ رشد عصبی؛
یکپارچگی حسی؛ اختلال پردازش حسی؛ اختلال در تنظیم حسیSID

مقدمه

گیرنده های حسی محرک های خارجی محیط را جذب می کنند (از طریق لمسی، دیداری، چشایی،گیرنده های بویایی یا شنوایی) یا محرک های درونی که در بدن خود ما منشا گرفته اند (از طریق لمس،گیرنده های دهلیزی وستیبولار یا عمقی)را جذب می کنند. این گیرنده ها محرک جذب شده را به اظلاعات حسی تبدیل می کنند
اطلاعات حسی برای پردازش به مغز فرستاده می شود و در نتیجه یک موتور مشخص ایجاد می شود و واکنش رفتاری مشخصی ایجاد میشود. پردازش مغزی اطلاعات حسی را یکپارچگی حسی می نامند.که اجازه می دهد تا به طور موثر به محرک ها واکنش نشان دهند. در دهه 1970 و اوایل دهه 1980، دکتر آنا ژان آیرس(OT, PhD) نظریه SI را از طریق تحقیقات گسترده با کودکان دارای ناتوانی یادگیری فرموله کرد این نظریه به فرآیند عصبی که احساسات را از بدن خود و از محیط گرفته
و واکنش مناسب بدن با محیط را ممکن می سازد می پردازد.
برخی از نویسندگان فرآیند SI را به 4 مرحله تقسیم می کنند:
ثبت : مغز اطلاعات حسی را از اندام های حسی دریافت می کند.
مدولاسیون :(مغز اجازه می دهد تا شدت محرک تنظیم شود)؛
تمایز: (تشخیص محرک و سازماندهی و تفسیر ،ارتباط، ویژگی ها و کیفیت های خاص آن صورت میگیرد) و

پاسخ: (مغز همه موارد  پردازش شده را یکپارچه می کند که منجر به رفتار و حرکات خاصی می شود.

اختلال پردازش حسی (SPD) (همچنین به عنوان اختلال عملکرد تنظیم حسی ،اختلال عملکرد یکپارچگی حسی یا اختلال عملکرد حسی) را می توان به عنوان یک تغییر وضعیت در یک یا چند فاز از یکپارچگی حسی SI نامید که باعث ایجاد رفتار و/یا حرکتی ناسازگار می شود.
این پاسخ های ناسازگار SPD ممکن است بر یادگیری، هماهنگی، رفتار، زبان تأثیر بگذارند و مانع از فعالیت های زندگی روزمره و شغلی می شوند.
با وجود این تعدادی از متخصصان بهداشت و آموزش هنوز از SPD بی اطلاع هستند. هدف کار حاضر این است که یک نقطه شروع کلی و به روز  شده را در مورد این اختلال و جنبه هایی مانند ارزیابی، شیوع، عوامل مرتبط ، مشکلات مرتبط،ودرمان را بررسی کنیم.
این بیماری به جهت اینکه یک یا چند سیستم حسی تحت تأثیر قرار میگیرند تشخیص مشکلی دارد (بصری، شنوایی، لامسه، بویایی، چشایی، و سیستم های داخلی)این سناریو منجر به طیف گسترده ای از علائم می شود که بسته به علایم به استراتژی های درمانی متفاوتی نیاز دارد.همچنین طبقه بندی متفاوتی دارد.
دو مورد از مهمترین طبقه بندی ها مدل میلر و شاف هستند

طبقه بندی میلر:

با توجه به مدل دکتر لوسی جین میلر ،SPD را می توان به 3 نوع زیر طبقه بندی کرد که میتوانند حتی وجود همزمان داشته باشند
اختلال تعدیل حسی (SMD)، اختلال حرکتی مبتنی بر حس (SBMD) و
اختلال تمایز حسیSDD .حال  SMDکه به مشکل در تنظیم پاسخ به تحریک حسی اشاره دارد شامل 3 زیرگروه است:
حسی بیش از حد پاسخ‌دهی (SOR)، کم‌پاسخ‌گویی حسی (SUR) و ولع حسی

طبقه بندی شاف :

الگوهای رایج SPD بر طبق نظریه شاف بصورت زیر طبقه بندی می شوند:
1) ادراک حسی ضعیف.2) سوماتودیسپراکسی (SD)؛
3)ضعف در یکپارچه سازی (VBID)؛4) ویزودیسپراکسی (VP)؛ و 5)واکنش حسی (شکل 2).
ادراک حسی ضعیف با مشکل در توانایی شناسایی، تمایز، مشخص می شود.
سوماتودیسپراکسی مشکلات در عملکردهای حرکتی مرتبط مانند ریتم عضلانی، وضعیتی وکنترل حرکت میباشد. ضعف در یکپارچه سازی باعث عدم هماهنگی یکطرفه و دو طرفه بدن بوده و تعادل بدن را بهم میریزد ..ویزودیسپراکسی در عدم تشخیص بینایی و تمایز نقش دارد.
واکنش حسی بیش از حد یاکمتر از حد ممکن است به صورت مبارزه، فرار یا واکنش انجماد و کرختی در بدن بیمار  ظاهر شود و باعث اضطراب، سطح فعالیت بالا گردد.
بی توجهی واکنش حسی می تواند به صورت بیش واکنشی یا کم واکنشی حسی ظاهر شود.

ارزیابی بیماران:

در حال حاضر، فقدان نشانگرهای زیستی معتبر ارزیابی SPD را دشوار می کند.
SPD مشکلات رفتاری و عملکردی است که میتواند در ارزیابی به ما کمک کند بر خلاف آسیب مغزی اکتسابی که با تکنیک های تصویربرداری عصبی قابل مشاهده است.

متداول ترین ابزارهای مورد استفاده برای ارزیابی پردازش حسی کودکان، تست یکپارچه سازی و پراکسیس (SIPT)، اندازه گیری پردازش حسی (SPM) و نمایه حسی می باشد در میان آنها، SP (و نسخه جدید آن، SP2) یکی از بهترین ها است
از این ابزارهای ارزیابی SPD به دلیل سادگی و قابلیت اطمینان آن میتوان استفاده کرد.
این پرسشنامه ابزاری  عملکرد حسی کودکان را در ترکیب با دیگران بررسی می کند
ارزیابی ها، مشاهدات و گزارش ها باید توسط بزرگسالانی که با آنها زندگی می کنند
و در رشد کودکان (به طور کلی والدین آنها) نقش دارند تکمیل شود.

شیوع :

اکثر مطالعات اپیدمیولوژیک انجام شده در جمعیت های زندگی غربی به طور شگفت انگیزی رقم بالایی از شیوع SPD در کودکان را نشان می دهد.
به عنوان مثال،با مطالعه ای روی 703 کودک 3 تا 6 ساله در مدارس شمال آمریکا به این نتیجه رسیدند که 13.7٪ از آنها معیارهای تشخیصی SPD را دارند. همچنین در نمونه ای متشکل از 796 پسر و دختر 3 تا 10 ساله از سراسر مناطق ایالات متحده آمریکا
11.6 درصد از آنان شیوع SPD را نشان دادند (Gouze et al., 2009). در آن مطالعه مشاهده شد که:احتمال ابتلا به SPD پسران بیشتر از دختران بود (به ترتیب 14.6% در مقابل 8.6%). 63 درصد از شرکت کنندگان با SPD
همچنین دارای یک اختلال روانی دیگر بودند. 37% از شرکت کنندگان مبتلا به SPD اختلالات دیگری را ارائه نکردند (یعنی
5٪ از کل)، نشان می دهد که SPD مستقل از اختلالات روانپزشکی وجود دارد.
. به طور مشابه، مطالعه دیگری نشان داد که 15 درصد از 395 پسر و دختر از مدارس اسرائیل
سنین 3 تا 10 سال معیارهای SPD را دارند (Engel-Yeger, 2010).

مطالعه دیگری با نمونه 141
کودکان پیش دبستانی در سه منطقه مختلف پورتوریکو، نشان دادند که 19.9٪ از آنها SPD را نشان دادند.
(رومن اویولا و رینولدز، 2013). به طور خلاصه، بیشتر مطالعات شیوع SPD رمز نگران کننده ای از رقم 15 درصدی را نشان می دهد.
با این حال، SPD برای خانواده ها، معلمان و حتی متخصصان بهداشت تقریبا ناشناخته باقی مانده است.

عوامل مرتبط
امروزه علت SPD ناشناخته است. با این حال، توضیح داده شده است که علت  SPDمربوط به برخی عوامل خاص مانند عوارض دوران بارداری یا تولد، وزن کم هنگام تولد (کمتراز 2.2 کیلوگرم) و زایمان زودرس (46٪ از کودکان متولد شده با کمتر از 32 هفته بارداری).استرس والدین،مصرف الکل و مواد مخدر در دوران بارداری و همچنین عوامل ژنتیکی، مواجهه زیاد با عوامل شیمیایی در دوران کودکی میباشد.
با این حال، باید توجه داشت که SPD اغلب همراه با سایر اختلالات، مانند ASD ظاهر می شودو (بین 80 تا 90 درصد موارد). علاوه بر این، علائم SPD می تواند در حدود 60٪ با موارد اختلال کم توجهی بیش فعالی (ADHD وجود داشته باشد
تخمین زده شده است که خطر ابتلا به مشکلات روحی روانی  در فرد مبتلا به SPD  چهار برابر بیشتر است (مانند اضطراب) و 3 برابر بیشتر خطر ابتلا به مشکلات رفتاری خارجی مانند رفتارهای تهاجمی دارند.
مشکلات منشعب :
افراد تحت تاثیر SPD در یادگیری و عملکرد تحصیلی، مشکل دارند مشکل هماهنگی حرکات ، تون عضلانی، رفتار، زبان، انجام فعالیت های روزمره زندگی،آزار  توسط محرک های حسی، حواس پرتی، تکانشگری، بیش فعالی یا کم تحرکی، عقب ماندگی حسی حرکتی، تحریک پذیری، بی حالی، سرگیجه، اضطراب و مشکلات دستگاه گوارش چالش ها و مسائل آنهاست.
نشان داده شده است که مشکلات ناشی از SPD به ویژه برای کودکان در سن مدرسه مضر است.
ایجاد استرس مزمن، عزت نفس پایین و افسردگی که به طور جدی بر رشد آنها تأثیر می گذارد.
و زندگی شخصی و حرفه ای آنها در بزرگسالی تحت شعاع قرار میگیرد. همچنین شرح داده شده است که  SPD تأثیر منفی بر مشارکت اجتماعی افراد آسیب دیده دارد.

نشانه های رایج
برخی از رایج ترین علائمی که دکتر آیرس در مشاهدات خود آورده در زیر خلاصه شده است:

بیش فعالی یا حواس پرتی
یکی از شایع ترین دلایل مشاوره است. بچه ها آرام نمی نشینند و در تمرکز بر روی یک موضوع مشکل دارند.
به دلیل اینکه کودکان قادر نیستند یا نمی توانند تمام محرک های دیگر را که در همان زمان وجود دارند قطع کنند و این باعث عدم تمرکز آنها میشود.

تون عضلانی و مشکلات هماهنگی
اینها به شدت با تغییرات در برنامه ریزی حرکتی یا پراکسیس مرتبط هستند. مشکلات هماهنگی می تواند در فعالیت های حرکتی درشت یا ظریف دیده شود. برخی از افراد ممکن است تعادل ضعیفی داشته باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است دارای تعادل باشند. دشواری بزرگی در یادگیری نحوه انجام وظایف جدید که نیاز به هماهنگی حرکتی دارند در آنها وجود دارد.
تغییر در زبان، مهارت های حرکتی یا عملکرد تحصیلی
این علائم ممکن است در دوره پیش دبستانی به عنوان نشانه هایی از نقص یکپارچگی حسی مشهود باشد.

در مدرسه ممکن است با وجود هوش طبیعی در برخی زمینه های تحصیلی مشکلاتی وجود داشته باشد.
رفتار سازمانی ضعیف
کودکان می توانند تکانشی باشند و به راحتی حواسشان پرت شود و در هنگام انجام کارها بی برنامگی نشان دهند.
برخی از کودکان در سازگاری با موقعیت جدید مشکل دارند. ممکن است با ناامیدی، پرخاشگری، فرار واکنش نشان دهند.

عزت نفس ضعیف
گاهی اوقات، کودکانی که مشکلات فوق را تجربه می کنند، به اندازه کافی احساس خوبی ندارند. کودکان باهوش  با این نوع مشکلات ممکن است بدانند که برخی از کارها برای آنها نسبت به سایر کودکان دشوارتر است اما ممکن است ندانند چرا. این کودکان ممکن است تنبل، بی حوصله یا بی انگیزه به نظر برسند.
برخی از کودکان با این ویژگی ها ممکن است راه هایی برای اجتناب از کارهای سخت پیدا کنند هنگامی که این اتفاق می افتد، کودکان اغلب مشکل ساز یا لجباز در نظر گرفته می شوند.خانواده و بیمار هر دو احساس ضعف دارند و ناامیدی بر آنها غلبه می کند.

نشانگرهای زیستی کاندید

علائم SPD معمولاً بدون آسیب عصبی یا آسیب مغزی اکتسابی وجود دارد.
و بنابراین در تست های تصویربرداری تشخیصی “ظاهر” نمی شود، که ارزیابی آن را بسیار مشکل می کند.
علاوه بر این، در حال حاضر هیچ نشانگر زیستی معتبر SPD برای استفاده بالینی وجود ندارد. در این مورد، فقط برخی مطالعات کمی تا به امروز منتشر شده است، بنابراین این زمینه دانش همچنان چالش برانگیز است. یکی از مطالعات فوق، منتشر شده در سال 2010، نشان داد که کودکان مبتلا به SPD شدید، فعالیت پایه ای پایین تری  از سیستم عصبی پاراسمپاتیک در مقایسه با کودکان دارای رشد نرمال دارند،این موضوع نشان می دهد که چنین فعالیتی می تواند یک کاندید برای نشانگر زیستی
SPD باشد ).
مطالعه دیگری که در سال 2011 منتشر شد، با الکتروانسفالوگرافی (EEG) نشان داد که کودکان مبتلا به SPD الگوهای منحصر به فردی از پردازش مغز را نشان میدهند که با الگوهای کودکان غیر مبتلا متفاوت است.
همچنین مشاهده شد که کودکان مبتلا به SPD ریزساختار ماده سفید تغییر یافته ای  در مجاری مغزی خلفی نشان دادند(بدون آسیب) که ورودی های حسی را به پردازش شناختی متصل می کند،که توسط تصویربرداری تانسور انتشار (DTI)، یک تکنیک تصویربرداری رزونانس مغناطیسی اندازه‌گیری شد.
(چانگ و همکاران، 2015).
این مطالعات تلاش‌هایی را که دانشمندان و پزشکان در سال‌های گذشته انجام داده‌اند را برجسته می‌کند.
ابزارهای مفید بالینی باید یافت شوند که امکان تشخیص بهتر، پیش آگهی و نظارت بر تکامل تشخیص SPD را فراهم کند.
تعداد کم شرکت کنندگان، همگنی فنوتیپ هاو ابزارهای گران قیمت تصویربرداری که تبدیل شدن به نشانگرهای زیستی مفید بالینی را برای این رویکردها دشوار می کند از مشکلات هستند.
با این حال، آنها نقطه بسیار مهمی برای حمایت از مطالعات بزرگتر و عمیق تر هستند
جستجو برای نشانگرهای زیستی SPD و مبنای فیزیولوژیکی که در آینده نزدیک می آیند در حال انجام است.

درمان :

به گفته دکتر آیرس، کاردرمانی دانش مناسبی را برای درمان SPD فراهم می کند
(آیرس، 2008). نقش کاردرمانگر ایجاد رابطه باکودکان بیمار است تا محیطی سرشار از اعتماد و سرگرمی ایجاد کنند که برای بهبود برانگیختگی در نظر گرفته شده است.
تنظیم، افزایش مشارکت و ایجاد یک پایه مستحکم یادگیری متناسب با سیستم عصبی آنها. هدف کاهش مشکلات حسی در زندگی روزمره، افزایش عزت نفس کودکان و پویایی خانواده و بهبود کیفیت زندگی است. در این زمینه، یکی از پرکاربردترین
درمان SPD درمان یکپارچگی حسی آیرس (ASI) یا درمان یکپارچگی حسی (SIT) است.
(کیس اسمیت و اوبراین، 2009). مدل مداخله ASI مبتنی بر سه مفهوم است: انعطاف پذیری عصبی که تغییر مغز را ممکن می کند، مشارکت فعال برای تغییرات عصبی مورد نیاز است و غنی می شود و محیط هایی برای هدایت تغییرات عصبی مورد نیاز است (آیرس، 1972؛ میلر و همکاران، 2009).
در این نوع از مدل مداخله ای که به طور خاص برای کودکان مبتلا به SPD ایجاد شده است، باید چالش هایی معرفی شود که در آن کودکان می توانند به جلو حرکت کنند و مشکلات تعدیل حسی خود را پشت سر بگذارند.
مشارکت، دستیابی به رفتارهای سازگارو تمرینات فعالی که انگیزه ای درونی ایجاد می کند که به عنوان موتوری برای هدایت تلاش عمل می کنند.در حالی که سرگرم کننده هم هستند(به خاطر داشته باشید که انگیزه کودکان از طریق بازی به دست می آید)
(هانت و همکاران، 2017). بنابراین، از طریق جستجو برای تلاش با انگیزه، کودکان بهبود می یابند
ظرفیت یکپارچگی حسی آنها با انتقال این آموخته ها به خانه، زمین های بازی، مدرسه
و جامعه پیشرفت می کند. .
به طور خلاصه، هدف ایجاد یک “چالش منصفانه” است که در آن کودکان تلاش کنند اما
در یک سرگرمی به هدف خود برسند و در عین حال یاد بگیرند که به فعالیت های روزانه بیشتر پاسخ دهند
ما نباید نیازهای خاص بسیاری از کودکان مبتلا به SPD را به دلیل ارتباط آنها نادیده بگیریم.گفتار درمانی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
در نهایت، با توجه به علت ناشناخته آن و معدود مطالعات پایه-که برروی حیوانات
فقط از لحاط دارویی انجام شده ،در حال حاضر، هیچ درمان دارویی پذیرفته شده بالینی برای SPD وجود ندارد.

نتیجه گیری :
علیرغم شیوع بالای جمعیت کودکان SPD (حدود 5 تا 15%)، همانطور که توسط مطالعات اپیدمیولوژیک که ابزار اندازه گیری آن SP بود، همبودی آن در حدود 80 تا 90 درصد با موارد ASD یا بیش فعالی  بوده  و اثرات مضر آن بر رشد کودکان و متعاقب آن
در دوران بزرگسالی،معضلی است که پنهان می ماند .
آگاهی جامعه از چیستی SPD دشوار است، که باعث تشخیص نادرست و سختی درمان  می شود.تنها درمان در حال حاضر همان SIT یا کاردرمانی است.
با این حال، مکانیسم های عصبی اساسی نامشخص باقی مانده اند . که به نظر ما، این اساساً ناشی از سه جنبه است: (1) طراحی مطالعات بزرگ با
شرکت کنندگان با پروفایل های حسی قابل مقایسه به دلیل متغیرهای زیاد  بسیار دشوار است
2)فقدان استاندارد پذیرفته شده بین المللی
2015)) و (3) فقدان بیومارکرهای موجود بالینی برای بهبود تشخیص، پیش آگهی و
پیگیری درمان و تکامل این اختلال.
اختلالی که اگرچه اصول بنیادین آن نامشخص است، اما توجه فزاینده ای را به خود جلب می کنداین حقیقت بدون شک تأثیر مثبتی بر تعداد مطالعات، بهبود دانش،درمان و کیفیت زندگی آن کودکان آسیب دیده و خانواده های آنهادارد.
منابع :

Sensory processing disorder: Key points of a
frequent alteration in neurodevelopmental
disorders
Adrian Galiana-Simal, Maria Vela-Romero, Victor Manuel Romero-Vela,
Nuria Oliver-Tercero, Virginia Garcيa-Olmo, Pedro Javier Benito-Castellanos,
Victoria Muٌoz-Martinez & Luis Beato-Fernandez |

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اختلال پردازش حسی

/
کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم (ASD) دارای نقص در ارتباطات،نقص تعامل اجتماعی و تخیل، که سه مؤلفه اصلی از خودسازی می باشند هستند.

ضربه مغزی ، بهبودی پس از ضربه مغزی

/
کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم (ASD) دارای نقص در ارتباطات،نقص تعامل اجتماعی و تخیل، که سه مؤلفه اصلی از خودسازی می باشند هستند.

گفتار درمانی برای کمک به اختلالات طیف اوتیسم با برنامه واقعیت افزوده AR

/
کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم (ASD) دارای نقص در ارتباطات،نقص تعامل اجتماعی و تخیل، که سه مؤلفه اصلی از خودسازی می باشند هستند.
هوش

امتیاز شما به این متن