روش پلی سومنوگرافی برای تشخیص این بیماری لازم است زیرا ممکن است بی خوابی تنها از طریق شرح حال و معاینه فیزیکی قابل تشخیص نباشد.
آدنوتونسیلکتومی درمان اولیه برای اکثر کودکان مبتلا به آپنه انسدادی خواب است. راه رفتن در خواب، صحبت کردن در خواب، برانگیختگی های گیج کننده و ترس از خواب معمولاً در نیمه اول شب اتفاق می افتد، در حالی که کابوس ها در نیمه دوم شب بیشتر دیده می شوند. تنها 4 درصد از پاراسومنیاها در دوران نوجوانی باقی می مانند. بنابراین، بهترین مدیریت، اطمینان خاطر والدین و اقدامات ایمنی مناسب است.
بی خوابی در دوران کودکی رایج است و با ناتوانی آموخته شده در به خواب رفتن و یا به خواب ماندن مشخص می شود.
مدیریت با اجرای مداوم شیوههای بهداشت خواب خوب آغاز میشود و در برخی موارد، استفاده از تکنیکهای سرکوب ممکن است مناسب باشد.
اختلال فاز خواب تاخیری در نوجوانی رایج تر است و به صورت مشکل در به خواب رفتن و بیدار شدن در زمانهای قابل قبول ظاهر میشود. درمان شامل بهداشت خواب خوب و برنامه خواب و بیداری ثابت، با ملاتونین شبانه و یا درمان در نور روشن صبح در صورت نیازانجام می شود.
خواب طبیعی در نوزادان و کودکان
خواب فرصتی برای بدن برای حفظ انرژی، بازگرداندن فرآیندهای طبیعی خود، ارتقای رشد فیزیکی و حمایت از رشد ذهنی است. شناخته شده ترین پیامد خواب ناکافی، خواب آلودگی در طول روز است. با این حال، خوابآلودگی در کودکان معمولاً به صورت تحریک پذیری، مشکلات رفتاری، مشکلات یادگیری، تصادف با وسیله نقلیه موتوری در نوجوانان، و عملکرد ضعیف معنا میشود. تشخیص اختلالات خواب قابل توجه از تغییرات طبیعی مرتبط با سن میتواند چالش برانگیز باشد و در نهایت میتواند درمان را به تأخیر بیندازد.
پروسه ی خواب در چند سال اول زندگی به طور قابل توجهی تغییر می کند و به موازات بلوغ و رشد فیزیکی است. نوزادان به بیشترین زمان کل خواب نیاز دارند و یک الگوی خواب و بیداری غیر خطی دارند. با شروع پنج ماهگی، نوزادان این توانایی را دارند که مدت طولانی تری بخوابند. در سن شش ماهگی، کودکان می توانند بدون تغذیه شبانه ادامه دهند، اما تغییرات قابل توجهی وجود دارد. علاوه بر این، نوزادان شیرخوار بیداری های مکرر، دورههای خواب کوتاه تر و زمانهای کلی خواب کم و کوتاه تری دارند.
آپنه انسدادی خواب
OSA با انسداد راه هوایی فوقانی، علیرغم تلاش تنفسی، که الگوهای خواب طبیعی و تهویه را مختل می کند، مشخص می شود. OSA می تواند با چاقی، بافت نرم بیش از حد در راه هوایی فوقانی، و کاهش اندازه همراه باشد. شروع معمولا بین دو تا هشت سالگی، همزمان با اوج رشد لوزه ها رخ می دهد، اما این بیماری می تواند در هر سنی ظاهر شود. شیوع کلی در کودکان 1 تا 5 درصد است. این بیماری به طور مساوی در بین مردان و زنان رخ می دهد، اما در اقلیت های قومی شایع تر است.
پاراسومنیا
مواردی مانند راه رفتن در خواب (خوابرویی)، صحبت کردن در خواب (خوابگویی)، برانگیختگیهای گیجکننده، وحشتهای خواب و کابوسها تا ۵۰ درصد از کودکان را تحت تأثیر قرار میدهند. این موارد به عنوان رویدادهای نامطلوب همراه با خواب تعریف میشوند و معمولاً در طول انتقال خواب- بیداری رخ میدهند. آنها علاوه بر این با فعالیت های پیچیده مشخص می شوند که هدفمند به نظر می رسد اما فاقد تعامل معنادار با محیط خود هستند. ویژگی های مرتبط شامل سردرگمی، رفتارهای خودکار، مشکل در بیدار شدن، فراموشی، و بازگشت سریع به خواب کامل است.
اکثر پاراسومنیاها، مانند راه رفتن در خواب، صحبت کردن در خواب، برانگیختگی های گیج کننده و وحشت در خواب، در نیمه اول دوره خواب در طول خواب با موج آهسته رخ می دهند. کودکان معمولاً هیچ خاطره ای از رویداد ندارند. در مقابل، کابوسهای شبانه معمولاً در نیمه آخر دوره خواب در طول خواب با حرکات سریع چشم اتفاق میافتند و کودکان میتوانند آن رویداد را به خاطر بیاورند. توجه به این نکته ضروری است که علائم و زمان تشنج های شبانه می تواند با پاراسومنیا همپوشانی داشته باشد. پزشکان باید در مورد رفتارهای کلیشه ای تکراری و وضعیت های عجیب و غریب که می تواند نشان دهنده تشنج های شبانه باشد، پرس و جو کنند.
پاراسومنیا اغلب خود به خود در نوجوانی برطرف می شود. با این حال، 4 درصد از افراد ممکن است آن را دوباره تجربه کنند.
مراکز درمانی برای اطمینان خاطر، کاهش عوامل تشدید کننده، و افزایش کل زمان خواب را در رویه ی خود قرار می دهند. درها و پنجره ها، با استفاده از آلارم های حرکتی، تمیز کردن کف زمین ،اسباب بازی ها مناسب و همراه در خواب، قرار دادن تشک روی زمین می پوشانند. همگی مواردی هستند که در این میان در نظر گرفته می شوند. کودکانی که رفتارهای غیر معمول، مضر یا خشونت آمیز از خود نشان می دهند یا به درمان های محافظه کارانه پاسخ نمی دهند باید برای ارزیابی بیشتر ارجاع داده شوند.
بی خوابی رفتاری دوران کودکی
بی خوابی رفتاری دوران کودکی با ناتوانی آموخته شده در به خواب رفتن و/یا به خواب ماندن مشخص می شود. شیوع تخمین زده شده بین 10 تا 30 درصد است. شروع خواب با ناتوانی یا عدم تمایل کودک به در به خواب رفتن یا بازگشت به خواب در غیاب شرایط خاص مشخص می شود، مانند والدی که کودک را تکان می دهد تا بخوابد.این حد زمانی رخ می دهد که والدین در تنظیم شرایط ناموفق باشند. محدودیتهای مناسب، مانند زمانی که والدین به کودک اجازه میدهند در رختخواب خود بخوابد، در حالی که کودک از خواب امتناع میکند نیز دردسر ساز هستند. بیشتر کودکان مبتلا به بیخوابی رفتاری دوران کودکی دارای ویژگیهای هر دو نوع هستند.
اختلال در فاز خواب تاخیری
ساعت شبانه روزی اصلی ، زمان خواب را کنترل می کند و تقریباً هر 24 ساعت یک بار در اکثر افراد به صورت چرخه ای حرکت می کند. زمان نامناسب قرار گرفتن در معرض نور می تواند ریتم شبانه روزی را تغییر دهد. به عنوان مثال، قرار گرفتن در معرض نور قبل از خواب می تواند ملاتونین را سرکوب کند و در نهایت شروع خواب را به تاخیر بیاندازد.
در کودکان مبتلا به اختلال فاز خواب تاخیری، زمانهای معمول خواب و بیداری در مقایسه با زمانهای قابل قبول اجتماعی حداقل دو ساعت به تاخیر میافتد. این اختلال در دوران نوجوانی که تصور میشود ریتم شبانه روزی طولانیتر شده و کودک اجتماعی تر میشود، شایعتر است. شیوع در نوجوانان 7 تا 16 درصد است. این اختلال با استفاده از سابقه بیمار و مستند سازی زمان خواب و بیداری در دفترچه یا گزارش خواب تشخیص داده می شود. نگرانی والدین معمولاً بر دیر خوابیدن (2 بامداد یا دیرتر)، مشکل در بیدار شدن و تأخیر در رفتن به مدرسه و متمرکز شدن است. با این حال، بیداری های مکرر شبانه غیرعادی است.
سندرم پاهای بی قرار:
میزان وقوع سندرم پای بیقرار در کودکان نامشخص است، اما مطالعات محدود شیوع 2% را نشان میدهد. این بیماری با احساس ناخوشایند در پاها مشخص میشود، با تمایل به حرکت دادن پاها از عصر شروع میشود. علائم را بدتر می کند و حرکت تا حدودی تسکین می دهد. علائم دیگر عبارتند از دشواری در به خواب رفتن، مقاومت قبل از خواب، “دردهای رشد” و علائم مشابه مثل علائم اختلال کمبود توجه/بیش فعالی و غیره.
تصور میشود که اختلال عملکرد دوپامین، ژنتیک و کمبود آهن در پاتوژنز سندرم پای بی قرار نقش دارند. علاوه بر این، علائم ممکن است با فعالیت بدنی بیش از حد یا ناکافی یا استفاده از کافئین، نیکوتین، آنتیهیستامینها،دربازجذب انتخابی سروتونین تشدید شود.
تشخیص سندرم پای بی قرار در کودکان می تواند عاملی چالش برانگیز باشد زیرا ممکن است نتوانند علائم اصلی را به خوبی توصیف کنند. در صورتی می توان تشخیص داد که شرح حال با شرایط مطابقت داشته باشد و حداقل دو مورد از موارد زیر وجود داشته باشد: اختلال خواب، یکی از بستگان درجه یک مبتلا به این بیماری، یا حرکت دوره ای اندام در هر ساعت خواب به تعداد پنج یا بیشتر. هنگامی که سندرم پای بیقرار تشخیص داده شد، بهتراست درمان محافظه کارانه شامل اجتناب از عوامل تشدید کننده باشد. متاسفانه اکنون هیچ دارویی برای درمان سندرم پای بیقرار در کودکان تایید نشده است. بیماران با علائمی که به درمان های محافظه کارانه پاسخ نمی دهند باید برای ارزیابی بیشتر ارجاع داده شوند.
منبع
Fam Physician association/ national American disorder2020
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.